پسرم 2 ساله شد
پسر قشنگم چه زود از اولین روزی که دیدمت و عاشقت شدم 2 سال گذشت ... شیرینی زندگیم عشق و عمر و هستی من دوستت دارم بیشتر از اون چیزی که حتی بتونی تصورش رو هم بکنی ... نفسم به نفس شما 2 تا پسر خوبم بستس و تمام لحظه ها و ثانیه به ثانیه عمرم قلبم برای شما میطپه و جز سلامتی و شادی شماها هیچی از خدا نمیخوام و چشمم به لباهای شماست که همیشه بخندید و شاد باشید ......
دلم میخواست واسه جشن 2 ساله شدنت یه مهمونی بزرگ بگیرم و به همه بگم که از داشتنت به خودم می بالم ولی متاسفانه به چند دلیل نشد اولا خاله زهرا به خاطر از دست دادن چند تا از عزیزانش عزادار بود هم محرم بود تولد شما از شانس ما هم بابابزرگ بابای با مجید بیمارستانه و هم مامان جمیله به خاطر ناراحتی قلبی بیمارستان بود به خاطر همین دیگه منم منصرف شدم
روز تولد به شدت سرماخورده بودی و مجبور شدم ببرمت دکتر ... چکاب 24 ماهگیت وزنت ماشالله ماشالله بازم ماشالله 19 کیلو و قدت 91 بود ماشالله برای خودت پهلوونی هستی قربون اون قیافه گرد و قلمبه ات برم...
برگشتنی چند جا شیرینی فروشی رفتم کیک تولد نداشتن ههه اخر یه دونه کیک کوچولو موچولو واست گرفتم و شمع و 2 تا تخ مرغ شانسی کادو هم واست شب قبلش یه کاپشن از ادیداس خریده بودم خلاصه اومدیم خونه ای شماها کیف کردید فکر کنم 30 -40 بار فقط شمع فوت کردید و رقصیدید و کیک بریدید چه دنیایی دارید شما بچه ها خیلی خوش گذشت به جمع 4 نفرمون
خوب اینم عکساش
امیدوارم سال دیگه بتونم یه جشن حسابی واست بگیرم ....
پسر قشنگممممممممممممممممممم تولدت مبارک