آرتامهرآرتامهر، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

آرتامهر نی نی ناز ما

7 ماهگی آرتا گلی

1391/3/25 18:15
نویسنده : سهیلا
480 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم 7 ماهه شدی گل پسرم یادمه آریا که دنیا اومده بود هر روز ساعتها و روزها رو میشمردم و منتظر بزرگ شدنش بودم ولی الان یاد گرفتم که دیگه عجله نداشته باشم و از لحظه لحظه های بودن کنار شما 2 تا گل نهایت لذت رو ببرم چون میدونم زمان زودتر از اون چیزی که فکرش رو میکنیم میگذره و ما رو در حسرت لحظات از دست رفته میگذاره.....خوب بگذریملبخند

دقیقا 6 ماه و 1 روزه بودی که تونستی بدون کمک بشینی و ما رو حسابی خوشحال کردی خنده

تقریبا از 5 ماهگی سینه خیز میرفتی و اوایل ماه 6 تونستی 4 دست و پا بری و ما رو حسابی غافلگیر کنی الانم ماشالله همه خونه رو 4 دست و پا میری و مخصوصا دنبال اریا هر جا که باشه میری بیشتر ساعت روز هم تو اتاق آریامهر هستی و با اسباب بازی ها مشغولی و تا دلت بخواد هم صدای آریا رو در میاری مثلا 4 ساعت بچه با لگو یه چیزی درست کرده به یه ثالنیه تو ترتیبش رو میدی حالا جدیدا واسه آریا یه جا درست کردم رو تخت سنتی خونمون که تو نمیتونی بری روش و اونجا بازی مکینه بچم خندهقهقهههمین کار باعث شد که به هوای آریا و اسباب بازی ها بری دستت رو بگیری به تخت و بلند بشی الانم دستت رو به مبل یا دیوار میگیری و بلند میشی و چند قدم هم دستت رو میگیری به تخت و میری ماشالله مامان خیلی عجله داری تشویق البته منم کارم 10 برابر شده چون باید تمام مدت مراقبت باشم که با کله فرود ازاد نکنی یا از توی این سوراخ اون سوراخی که گیر کردی بیارمت بیرون بعضی موقع ها واقعا خنده دار گیر میکنی که ما از خنده روده بر میشیمخندهقهقهه

من و بابا و آریا رو کامل میشناسی بابا بابا هم میکنی البته میدونم کاملا اتفاقیه وگر نه حتما میگفتی مامان چشمک

البته اریا رو که میخواهی صدا کنی میگی آ آ آ زبان

از اول 6 ماهگی غذای کمکی رو شروع کردم واست و الان حریره و فرنی و سوپ و سرلاک و سیب و موز بیسکوییت مادرو شیر برنج و اب هویج و زرده تخم مرغ و نوش جان میکنیخنثی

واسه چکاب 7 ماهگی بردمت وزنت 10 کیلو و قدت 71 سانت بود ماشالله رشدت خیلی عالیهتشویق

وقتی اهنگ شاد مینوی از اول تا اخر حالت بشین پاشو تو بغل من میرقصیدلقک

از وقتی بیدار میشی تا دوباره بخوابی حاظر نیستی یه ثانیه بشینی همش دوست داری راه بری خدا بدادم برسه با شما 2 تا وروجک اریا خیلی بهت وابسته است تا یه دقیقه نمیبینت سراغت رو میگیرهگریه

در ضمن هنوز کچلی ههههههههه اون 4 تا شیویدم نداشته ابروم میرفت راستی دست به مو کشیدنت هم خیلی ملسهقهقهه

چشم پزشکی هم بردمت خدا رو شکر مشکلی نداشتی هر چند داداش اریا تا عینک برات نزنه دست بردار نیست چون مدام عینکش رو روی صورت تو امتحان میکنه و میگه دلش عینک منو میخواد یول

از خودمم بگم که چیزی از خودم یادم نمیاد جز شستن و رفتن و کارای خونه و غذا درست کردن و دادن به شما 2 تا چه کنم دیگه به قول یکی از دوستان با یه لبخند و کار بامزه شما 2 تا همه خستگی هام به فراموشی سپرده میشه آخ

عاشقتونم تمام رگ و پی و وجودم پر است از احساس مادرانهقلبقلب

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

گلاره
25 خرداد 91 19:04
عزیزم دلمممممم ماشاله چقده شما نازییییی خاله از طرف من حسابی ببوسش سهیلا
نگار(مامان سام)
25 خرداد 91 20:14
7 ماهگیت مبارک عزیزم. ماشالله وزن آرتا خیلی خوبه خیلی هم زرنگه خدا حفظش کنه این گل پسرو.
سحر مامان تانیا
25 خرداد 91 21:13
عزیزمممممممم مبارک باشه هفت ماهگی ات، ایشالا همیشه سلامت و شاد باشی، بوس به اون کله بی مو و خوشگلت عزیزممممممممممم
شيما
26 خرداد 91 1:06
واي اين داداشها چقدر بامزه و نازن چه حسه خوبيه ٢تا گل پسر داشتن خدا حفظشون كنه و اميدوارم هميشه قدر مامان خوبشونو بدونن💐💐
نرگس(مامان امیرحسین)
27 خرداد 91 11:17
سلام سهیلا جون اولاً ندیده عاشقتممممممم ، کاشکی میتونستم خونه النا جون بیام دوماً من بخورمممممممممممم این پسمل جیگرتوووووووووو هزار ماشاالله براش حتماً اسپند بدود سوماً خدا گل پسرای نازت رو برات حفظ کنه الهییییییییییی
الهام
27 خرداد 91 11:43
الهی من فدای این دوتا داداشی بشم سهیلا جونم کجایی دختر از دبی اومدی یا هنوز اونجایی چرا اسامو جواب نمیدی ؟خونتونم زنگیدم نبودی دلم برات تنگیده دوست جونم
عالیه
28 خرداد 91 12:11
امیدوارم همیشه تندرست باشن دوتاشون
الناز(مامان بنیا
1 تیر 91 10:47
ای جان 7 ماهکیت مبارک
سارینا مامان آرمان
1 تیر 91 16:15
مبارککککککککک سهیلا جون من عکس دوتا پسراتومیبینم با هم بازی میکنن بازم پسر میخام